سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 212208
کل یادداشتها ها : 95
خبر مایه


اهرام بنایی که هرگز نمیمیرد

تاریخچه ساختمان اهرام و بخصوص هرم بزرگ, داستانی دلپذیر و سرشار از شگفتیهاست و این داستان مشروحتر از ان است که بتوان انرا در یک یا دو مطلب جای داد . بنابر این انچه را که با هم مرور خواهیم کرد تنها نکات برجسته ای از این افسانه حیرت انگیز میباشد . در حالیکه تنها سی هرم بزرگ و کوچک در مصر و بسیاری دیگر نیز در سایر نقاط جهان از جمله جنوب افریقا . چین . کوه های هیمالیا . مکزیکو . امریکای مرکزی و فرانسه وجود دارند,دلیل بیشترین توجه دانشمندان . معماران . مهندسان و ریاضیدانان به هرم " خئوپس " این است که از نظر رعایت اصول ریاضی و هندسی واجد انچنان خصوصیاتی است که دیگر هرمها نظیر ان مشاهده نمیشود بر اساس نظر محققان شش هرم دیگر که قبل از هرم بزرگ ساخته شده از نظر عظمت و محاسبات ریاضی در سطح پائینتری قرار دارند و در بیست و سه هرم دیگر که پس از هرم بزرگ ساخته شده اند از دقت و ظرافت کار به نحو محسوسی کاسته شده است . هرم بزرگ در 16 کیلومتری غرب قاهره در زمین مسطحی به

وسعت6/2 کیلومتر مربع و از دشت " جیزه " مشرف به نخلستانهای دره نیل بنا گردیده و سطح زیربنای ان که اندکی بیش از 13 جریب را پوشانده با دقتی معادل چند میلیمتر اختلاف تسطیح شده!!! برای ساختمان این هرم دومیلیون ششصد هزار قطعه سنگ های ساختمانی تراشیده شده از گرانیت و سنگ مرمر با وزنهایی از 2 تا 70 تن با دقتی بیمانند در حدود جزئی از میلیمتر چیده شده تا بنائی به ارتفاع 140 متر پدید امده است . در جوار هرم بزرگ دو هرم دیگر وجود دارد که یکی متعلق به " کفرن " جانشین " خئوپس " و دیگری " مایکونیوس " جانشین کفرن منسوب است . این اهرام به انضمام شش هرم دیگر که ظاهرا برای زنها و دختران خئوپس اختصاص داده شده اند مجتمع اهرام "جیزه" را تشکیل میدهد . در روزگاران پیش,هرم بزرگ به منظور زیبائی و استحکام بیشتر با لایه ای از سنگ مرمر صیغلی پوشش یافته بود. تا انکه در سیزده قرن پیش از میلاد مسیح بر اثر زلزله قسمتهائی از این سنگ محافظ فرو ریخته و در خلال نسلهای بعد تمامی سنگهای پوشش که ضخامت ان به دو نیم متر و مساحت کل انها بالغ بر بیست و دو جریب بوده است , بتدریج کنده شده و به مصرف بناهایی در شهر قاهره رسیده است . هرم بزرگ تا قرنها پس از ساخت ان دست نخورده , مسدود و مکشوف باقی مانده و هر گونه اطلاع و خاطره ای از محل مدخل این هرم با سپری شدن روزگاران دراز در مدفن تاریخ ناپدید گردید . تا اینکه در سال 820 پس از میلاد " عبدااله المامون " فرزند " هارون الرشید " که از جسارتها و تابوتی کنده کاری شده - سقاره

شهامتهای او در داستانهای هزار و یکشب فراوان یاد شده است,به انگیزه دسترسی به گنجها و مدارک تاریخی گرانبها که تصور میرفت در درون این بنای عظیم ذخیره شده است , با استفاده از گروهی مهندس , معماران و گارگران روزهای متوالی بدنبال یافتن روزنه ای بر روی سنگهای مسطح هرم بدون کوچکترین نتیجه صرف وقت نمود . خلیفه جوان که از این طریق حصول مقصود را مشکل یافته بود تصمیم گرفت با حفر یک تونل از درون یک سنگ خارا به محوطه داخلی هرم راه یابد و زمانیکه انجام اینکار را هم در مقابل سرسختی سنگهای جانبی هرم غیر ممکن یافت, دستور داد تا با مشعل های مخصوص سنگها را داغ و افروخته کنند و سپس با ریختن سرکه سرد در انها ایجاد شکاف نمایند و به این ترتیب بود که توانست با حفر یک تونل سی متری به راهرو باریکی به عرض و ارتفاع در حدود یکمتر در اندرون هرم راه یابد . این راهرو با شیب تندی به سمت پائین سرازیر میشد و مهندسان پس از تلاش فراوان توانستند از طریق این تونل به مدخل مخفی هرم که در ارتفاع 15 متری از پایه ان قرار داشت دسترسی یابند . با حصول این توفیق " المامون "و افراد وی به شوق دستیابی به گنجینه طلا و جواهرات به کاوش خود ادامه دادند . ولی در هر جهت که پیش میرفتند جزء مشتی خاک و سنگ چیزی دیده نمیشد . با مشاهده این وضع " المامون " و افراد او, کار حفاری را از نقطه دیگری از درون یک قطعه سنگ مرمر که بریدن ان اسانتر مینمود اغاز کردند و پس از گذشت روزها و ادامه کار خستگی ناپذیر , یک تونل باریک که سقفی بسیار کوتاه داشت بر روی انان گشوده شد . گروه کارگران در حالیکه روی زانوهای خود میخزیدند در حدود 50 متر در طول این مسیر بالا رفتند و سرانجام به یک اطاقک خالی با سقف شیروانی شکل به مساحت 7/1 متر مربع رسیدند و از انجائیکه اعراب در انزمان, زنان خود را در درون مقبره هائی که سرپوش شیروانی شکل داشت دفن میکردند این محل به بنام " اطاق ملکه " نام گذاری شد . در این محفظه یا مقبره چیزی جزء یک حفره تو خالی طاقچه مانند یافت نشد . در نتیجه کارگران یکباره دیگر در بازگشت از مسیر خود در حالیکه مشعل ها را متوجه سقف کرده بودند به حفره خالی دیگری برخوردند و با سعود از این مجرای باریک به دالانی با سقف بلند به ارتفاع  8/6 و طول 48 متر برخوردند , انتهای این دالان یا راهرو به محل مسطحی منتهی گردید که به منزله استانه و مدخلی به اطاق دیگر بود , و از این محل با عبور از تونل دیگری , وارد سالن بزرگی با دیوار و سقفی از سنگ خارا شدند که عرض و طول ان 20/10 در 60/5 متر و ارتفاع ان 7/5 متر بود و بنام سالن بزرگ یا سالن فرعون نامگذاری شد . با اینکه در این نقطه کارگران عرب دیوانه وار در جستجوی گنجینه مورد نظر بودند . اما تنها چیزی که یافتند تابوتی خالی از سنگ خارای قهو های رنگ که بسیار صیقلی بود . المامون که از ادامه کار خسته شده و نتیجه ای از زحمات خود بدست نیاورده بود در فرصتی مناسب مقداری طلا و جواهرات را در گوشه ای از این اطاق پنهان کرد و سپس کارگران را برای حفاری به ان محل هدایت نمود و به این ترتیب به افراد خود دلگرمی و امیدواری داد و در ضمن خود نیز از مخمصه شکست در جریان این ماجراجوئی نجات یافت . بنابراین اولین تلاش انسانها برای گشودن راز و رمز این ساختمان عظیم بجائی نرسید .... ادامه دارد

نقشه هرم خئوپس 

 

 

فسمت دوم

اهرام جیزه450 سال بعد , زلزله های شدید قسمتی از روپوش و محافظ هرم را فرو ریخت . با اینحال قرنها هیچکس دیگر پا بدرون ان نگذاشت و این بنای غول اسا در هاله ای از اوهام و خرافات فرو رفت . بنظر عوام ارواح شوم و خبیث و مارها و افعی ها در اندرون سنگها لانه کرده بودند و سرگذشت هر کس که جرات نزدیک شدن به انرا داشت جزء مرگ نبود . سالها گذشت تا انکه در قرن دوازدهم بعد از میلاد, ماجراجوئی دیگر بنام رابی بنیامین که جسارت ورود به این هرم را پیدا کرده بود . ادعا کرد که این بنا ساخته دست جادوگرانست . متعاقب وی "عبداللطیف" بغدادی دانشجوی پزشکی و تاریخ یکبار دیگر پا بدرون هرم نهاد . اما به محض ورود از ترس مدتی بیهوش شد و دربازگشت به یک مرده بیشتر شباهت پیدا کرده بود . در سال 1638 میلادی " جان گریوز" ستاره شناس و استاد ریاضیات مدارس عالی انگلستان به امید یافتن گنجینه های متفاوت از انچه " المامون " یافته بود وارد هرم بزرگ شد . او که در جستجوی اطلاعاتی برای اندازه گیری مشخصات سیاره زمین بود با بهره گیری از تلاش پیشینیان به محل سالن بزرگ راه یافت . اما برای وی تصور اینکه ساختمانی با این عظمت تنها برای حفاظت و نگهبانی از یک مقبره ساخته شده باشد غیر قابل باور بود . و بر اساس همین تصور به جستجوی اطلاعات جدید ادامه داد و یادشتهای فراوانی از یافته های خود تعیه کرد . این یادشتها توجه " اسحاق نیوتن " را که در ان زمان شهرت و معروفیتی نداشت بخود جلب کرد و مقاله ای تحت عنوان " واحد اندازه گیری طول در مذهب یهود و بسیاری مذاهب دیگر " را منتشر کرد که بموجب ان, واحد طول مورد استفاده سازندگان اهرام در عهد " ممفیس " را که به نسلهای بعد منتقل شده بود مشخص میساخت . جستجو و کشف واحد طول نه بر اساس تصادف بلکه بر پایه کنجکاوی محض بود . چرا که در ان زمان نیوتن هنوز از نتیجه کشف " قانون جاذبه عمومی " خود که بر مبنای اندازگیری دقیق دالان اهرام خئوپس

محیط زمین استوار بود اطمینان کاملی نداشت و منیع اطلاعات وی  تا ان تاریخ ارقام بدست امده از محاسبات " ارتوسن " ستاره شناس یونانی و پیروان او بود که این ارقام محاسباتی را که نیوتن برای اثبات صحت تئوری خود مینمود, تائید نمیکرد . اندازه گیری های " جان گریور " از ابعاد هرم در ارتباط با محیط زمین گرچه به واقعیت نزدیک بود و به همین دلیل نیوتن کشف قانون جاذبه عمومی خود را چند سال بعد و بر اساس محاسبات ستاره شناس فرانسوی بنام " ژان پیکارد " به جهانیان اعلام داشت . در انزمان چه نیوتن و چه پیروان او هیچگونه اطلاعی نداشتند که مجسمه ابوالهول و ستون سنگی چهار ضلعی که در میان پنجه های این پیکره سهمناک قرار دارد بعنوان وسیله ای برای تعین دقیق اولین روز سال, یعنی روزی که شبانه روز دقیقا با هم برابری میکند,بکار میرفته (عتدالین ) و هرگز نمیتوانستند تصور کنند که سایه این ستون برای محاسبه دقیق محیط کره زمین در رابطه با عرض جغرافیائی محل استفاده دانشمندان اهرام بوده است. جای شگفتیست ایا اهرام نیوتن را ببازی گرفته بود.؟ ایا اهرام انقدر دانش داشت که نیوتن را با تمام بزرگیش به حقارت بکشد .؟همانگونه که گفتم داور شما هستید . اما ادامه مطلب خودمان . " ناتانیل دیویس " جنرال کنسول انگلیس در الجزایر پا بدرون هرم بزرگ گذاشت و پس از دقت و برسی فراوان یک سوراخ مستطیل شکل در سقف سالن بزرگ (سالون فرعون ) مشاهده کرد و هنگامیکه با اشگالات فراوان از درون این سوراخ بالا رفت . به کشف سالن دیگری با ابعادی مشابه سالن بزرگ اما با سقفی بسیار کوتاه نائل امد . در این سالن نیز که بنام کاشف ان " دیویس " نامیده میشود هیچگونه گنجینه ای یا سنگنوشته ای بدست نیامد و این معما همچنان ادامه داشت تا انکه در زمان اشغال مصر توسط ناپلئون بناپارت یکبار دیگر هرم بزرگ مورد توجه دانشمندان و ریاضی دانان فرانسوی از جمله "ادام فرانسوا جمار " و " کلنل ژان ماری " قرار گرفت . این دانشمندان با پاک کردن اطراف هرم از سنگ و خاک و با توجه به موقعیت ساختمانی ان سنگ بنای اصلی هرم را کشف کردند و بر این اساس اندازه گیریهای بسیار دقیقی از ابعاد خارجی ان بعمل امد . در اوائل قرن نوزدهم " کاپیتان کاویگلیا " و " کلنل هوارد ویس " تلاش مشترکی را اغاز کردند و در سال 1836 به کشف سه سالن دیگر تقریبا با ابعاد سالن اصلی و در بالای ان نائل شدند که تصور میرفت این سالنها در مجموع به منظور تخفیف فشار سنگهای فوقانی که ارتفاع انها حدود 62 بالغ میشد بر روی دیواره های سالن اصلی ساخته شده اند . " هوارد ویس " همچنین موفق شد دو سوراخ هواکش طولانی بطول تقریبی 62 متر را کشف کند که مستقیما به سالن اصلی مربوط میشد و با تمیز کردن مجاری این هواکش ها,هوای تازه به درون هرم نفوذ کرد و حرارت داخلی محوطه در تمامی طول سال به بیست درجه سانتیگراد تثبیت گردید. ( اینهم یکی دیگر از اسرار اهرام میباشد که در تمام طول سال درجه هوا ثابت است و هیچگونه تعقیری در سالن بزرگ مشاهده نمیشود . براستی انها چگونه این محاسبات دقیق را انجام میدادند!!! )... همچنان که زمان به پیش میرفت و اکتشافات جدید نشان میداد که در داخل هرم هیچگونه جواهرات و مدارک تاریخی و یا اثار هنری وجود ندارد تصور اینکه این ساختمان فقط به عنوان یک ارامگاه ساخته شده باشد روز به روز بعیدتر مینمود . شاید این هم رازی بود که اهرام در سینه داشت . هیچ بنائی در دنیا به اندازه اهرام ثلاثه و بخصوص هرم بزرگ محققان را دچار تردید

نکرده است بعضی از محققان همانگونه که گفتم اهرام را تنها یک مقبره با شکوه میدانند و بس . اما دانشمندان و باستان شناسان بسیار بزرگی هم هستند که معتقدند که این ساختمان برای هدف و مقصدی بسیار عظیم و متعالی ساخته شده است . طبق یک برسی که توسط کالجی در انگلیستان صورت گرفت بیش از 7000 عنوان کتاب تنها در 20 سال گذشته درباره اهرام نوشته شده و جالب اینکه بعضی از نویسندگان اصلا اهرام را از نزدیک ندیده اند اما اخرین کسی که موفق شد راز دیگری از اهرام را کشف کند کسی نبود جزء دکتر " هوارد کارتر " که در سال 1923 وارد مقبره فرعون شد . من درباره او همانطور که گفتم در وبلاک " اهرام تفکر فرازمینی " بصورت کامل و جامع توضیح دادم . اما اگر یادتان باشد من در مقدمه قسمت اول نکته ای را یاداور شدم و ان این بود که اهرام تکنولوژی و علم امروز را به بازی گرفت . شاید بگوئید چگونه .؟ هنگامیکه سران مصر تصمیم گرفتند سد اسوان را بسازند متوجه شدند اثار بسیاری به زیر اب خواهد رفت . برای همین مهندسان خبره ای از 4 کشور امریکا. فرانسه . انگلیس . سوئیس داوطلب شدند که اثار باستانی را نجات دهند . هیچ راهی نبود و کشور مصر به این سد احتیاج فراوانی داشت . مهندسان مشغول کار شدند اما پس از مدتی عجز مهندسان اشکار شد . چون امکان جابجائی بعضی از قطعات ساختمان با تمام امکانات میسر نشد . اخرین راه حل این بود که بعضی از سنگها و مجسمه ها را به قطعات کوچکتر تبدیل کنند و سپس انها را جابجا کنند . به این ترتیب به اصالت تصاویر و سنگنبشته ها لطمات و خسارات جبرا ن ناپذیری وارد شد . محمد کروان رئیس موزه قاهره در همان سال گفت : بعضی از مجسمه ها و سنگها که مجبور به قطعه قطعه کردنش شدیم نصف مجسمه ها و سنگهائی نبود که در دره پادشاهان و هرم بزرگ میباشد . ما چاره ای نداشتیم و گرنه بسیاری از اثار به زیر اب میرفت . فکر میکنم احتیاج به توضیح نیست و شما متوجه شدید..براستی چه قدرتی و چه علمی این سنگهای عظیم را با این دقت به روی هم نهاده..؟!! ایا اهرام دست از بازی برداشته یا این بازی ادامه دارد.؟ هر چه باشد داور این بازی تعقیر نخواهد کرد!! تاریخ را همه به عنوان داوری عادل قبول دارند . پایان






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ