سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 211966
کل یادداشتها ها : 95
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز










نستعلیق عروس خطوط شناخته شده حروف این خط کلا از طبیعت و اشکال حیوانات الهام گرفته شده است تصاویر خود گویاست
 

  
                                 
       
  
آیا می‌دانستید: لاک پشت در بین جانوران جهان، طولانی ترین عمر را دارد و ممکن است تا 150 سال عمر کند.
آیا می‌دانستید: باز مهاجر، یا عقاب اردکی، تیز پروازترین پرنده است و می­تواند دقیقه­ای چهار تا هشت کیلومتر پرواز کند.
آیا می‌دانستید: مرغ زرین بال کوچکترین پرنده است وزن نوع سرخ گلوی بالغ آن کمتر از وزن یک دو ریالی است
آیا می‌دانستید:پروانه هرکول استرالیای که فاصله دو نوک بالهای آن درحالت گسترده سی وپنج سانتی متراست،بزرگترین پروانه جهان است.
آیا می‌دانستید: نیروی نگهدارنده در پاهای عنکبوت که تعداد آنها هشت عدد می­باشد، حتی بر روی یک سطح صاف و صیقلی به اندازه­ای است که قادر است وزنی معادل صد و شصت برابر وزن خود را تحمل کند.
آیا می‌دانستید: کنه که حشره­ای ریز است، می­تواند یک سال تمام بدون غذا زنده بماند.
آیا می‌دانستید: بیشترین سرعتی که یک جسم می­تواند در اثر سقوط آزاد داشته باشد حدود ۱۲۰ مایل در ساعت است و دیگر از این سرعت تجاوز نمی کند، دلیل این امر اصطکاک هوا می­باشد.
آیا می‌دانستید: حداکثر سرعت لاک پشت­های غول پیکر چهار و نیم متر در دقیقه است که خرگوش این فاصله را در کمتر از نیم ثانیه می­پیماید.
آیا می‌دانستید: پل خواجو در زمان سلاطین صفویه در اصفهان ساخته شده است.
آیا می‌دانستید: گوش و بینی در تمام طول عمر انسان در حال رشد می­باشد و بزرگتر می­شود.
آیا می‌دانستید: نام پایتخت قرقیزستان بیشکک است و مساحت آن از استان کرمان کمتر است.
آیا می‌دانستید: بیش از صد میلیارد کهکشان تا به اکنون در جهان شناسایی شده­اند.
آیا می‌دانستید: اسب ماده سی دندان و اسب نر سی و شش دندان دارد.
آیا می‌دانستید: آب دریا بهترین ماسک زیبای پوست است، البته بخاطر منیزیم و املاح معدنی موجود در آب دریا می­باشد.
آیا می‌دانستید: سیاره اورانوس پانزده قمر «ماه» دارد.
آیا می‌دانستید: زمین از حیث بزرگی پنجمین و از حیث فاصله با خورشید، سومین سیاره منظومه شمسی است.
آیا می‌دانستید: کنگوکینشاسا همان کشور زئیر می­باشد.
آیا می‌دانستید: زهر مار کبری بیشتر بر روی مراکز تنفسی اثر کرده و باعث خفگی صید می‌شود.
آیا می‌دانستید: بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب می­باشد.
آیا می‌دانستید: کشور بلغارستان از نصف استان کرمان هم کوچکتر است.
آیا می‌دانستید: اندونزی چهارمین کشور پر جمعیت دنیا بعد از چین و هند و آمریکا می­باشد.
آیا می‌دانستید: ایرانیها روزانه بطور متوسط حتی نصف استکان هم شیر نمی­خورند.
آیا می‌دانستید: شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می­کرده است.
آیا می‌دانستید: انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمرش را تلویزیون نگاه می­کند و شش سالش را هم صرف غذا خوردن می­کنیم و یک سومش را هم می­خوابد.
آیا می‌دانستید: نامهای قدیمی ترکیه، روم شرقی و عثمانی بوده است.
آیا می‌دانستید: دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مصرف مواد قندی در پوسیدگی دندانهای کودکان نقش دارد.
آیا می‌دانستید: پروانه­ها، چشم­های مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به هجده هزار می­رسد.
آیا می‌دانستید: بی رحم ترین حشره دنیا حشره دعا خوان ماده است. هنگامی که حشـره ماده از همسرش باردار می­شود، به آن نیش می­زند و همسر نیمه جان پس از جفتگیری غذای لذیـذی برای حشره ماده می­شود.
آیا می‌دانستید: ما حتی در روزهای ابری هم در معرض اشعه بنفش خورشید می­باشیم، بین هفتاد تا هشتاد درصد از این نور می­تواند به راحتی از ابرها ردّ شوند.
آیا می‌دانستید: یک نوع پشه وجود دارد که در ثاتیه هزار بار بال می­زند.
آیا می‌دانستید: نمک از پنج هزار سال پیش در سفره ما انسانها بوده است.
آیا می‌دانستید: خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتراز دیگران است.
آیا می‌دانستید: ستارگان آبی داغتر از خورشید و قرمز­ها سردتر از آن هستند.
آیا می‌دانستید: استرس تا 5 برابر سیستم ایمنی بدن را پایین می­آورد.
آیا می‌دانستید: پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر می­کند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می­خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی آن می­گذاریم.
آیا می‌دانستید: اگر روند شیوع سرطان در همین حد بماند حدود سی و پنج درصد احتمال دارد که شما در طول زندگی تان به یکی از انواع سرطان مبتلا شوید.
آیا می‌دانستید: اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا 97000 کیلو متر می­شود
آیا می‌دانستید: قویترین نیروهای دنیا بترتیب عبارتند از: نیروی هسته ­ای، الکترو مغناطیس و نیروی جاذبه.
آیا می‌دانستید: 1.260.000.000.000.000.000.000 لیتر آب بروی کره زمین وجود دارد که این مقدار در چرخه آب در گردش است.
آیا می‌دانستید: دارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود.
آیا می‌دانستید: فقط یک نفر از یک میلیارد نفر بیش از 116 سال عمر می‌کند.
آیا می‌دانستید: قلب انسان می‌تواند خون را 10 متر به بیرون پرتاب کند.
آیا می‌دانستید: متداولترین نام در دنیا محمد است.
آیا می‌دانستید: زبان قویترین ماهیچه در بدن است.
آیا می‌دانستید:‌ روز تولد شما حداقل با 9 میلیون نفر دیگر یکی است.
آیا می‌دانستید: ستاره دریایی مغز ندارد.
آیا می‌دانستید: زنان تقریبا 2 برابر مردان چشمک می‌زنند.
آیا می‌دانستید:‌ شما نمی­توانید با حبس کردن نفستان خودکشی کنید.
آیا می‌دانستید: انسان‌های راست دست به طور میانگین 9 سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند.
آیا می‌دانستید: درآمد مایکل جوردن از کمپانی نایک، بیش از درآمد تمام کارکنان این کمپانی در کشور مالزی است.
آیا می‌دانستید: مورچه‌ها بعد از مرگ در اثر سم پاشی به پهلوی راست می‌افتند.
آیا می‌دانستید: هر انسانی در طول زندگی‌اش به طور میانگین 8 عنکبوت را در حال خواب می‌خورد.
آیا می‌دانستید: گربه ماهی بیش از 27000 عضو چشایی دارد.
آیا می‌دانستید: کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالن سوختی که می‌سوزاند فقط 1.5 متر حرکت می‌کند.
آیا می‌دانستید: صندلی الکتریکی را یک دندانپزشک اختراع کرد.
آیا می‌دانستید: هر آمریکایی به طور میانگین 2 کارت اعتباری دارد.
آیا می‌دانستید: انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک می‌زند!
آیا می‌دانستید: خورشید ۳۳۰۳۳۰ مرتبه بزرگتر از زمینه!
آیا می‌دانستید: یک گالن روغن سوخته، می‌تواند تقریبا یک میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند!
آیا می‌دانستید: ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنند!
آیا می‌دانستید: خوردن یک عدد سیب اول صبح، بیشتر از یک فنجان قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی می‌شود!
آیا می‌دانستید: دلفین‌ها هم مانند گرگ‌ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می‌گذارند!
آیا می‌دانستید: قدیمی‌ترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است!
آیا می‌دانستید: اسکیمو‌ها هم از یخچال استفاده می‌کنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن!
آیا می‌دانستید: سرعت آب دهانی که هنگام عطسه از دهان شما خارج میشود، حدود ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت است!
آیا می‌دانستید: ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می‌کشد تا نور خورشید به زمین برسد!
آیا می‌دانستید: جویدن آدامس هنگام خوردن پیاز، مانع از اشک‌ریزی شما می‌شود!
آیا می‌دانستید: در تایوان بشقاب‌های گندمی درست می‌شود و افراد بعد از خوردن غذا، بشقابشان را هم می‌خورند!
آیا می‌دانستید: یک‌چهارم استخوان‌های بدن انسان، در پای او قرار دارد!
آیا می‌دانستید: اثر لب و زبان هر کس، مانند اثر انگشت او منحصر به فرد است!
آیا به طور متوسط روزانه، 12 نوزاد به خانواده‌های اشتباه داده می‌شوند.
آیا می‌دانستید: هیچکس نمی‌داند چرا صدای اردک‌ها اکو نمی‌شود!
آیا می‌دانستید: لئو‌ناردو داوینچی می‌توانسته با یک دستش بنویسد و با دست دیگرش نقاشی کند!
آیا می‌دانستید: به دلیل اینکه فلز کمیاب بود، اسکارهایی که در طی جنگ جهانی دوم داده شد، از چوب ساخته شده بود.
آیا می‌دانستید: بروس‌لی خیلی سریع بود، به طوری که باید فیلم را واقعاً آهسته می‌کردند تا بتوانی‌ حرکاتش‌ را ببینی!
آیا می‌دانستید: سس کچاپ در سال 1830 به عنوان یک دارو به فروش می‌رفته است.
آیا می‌دانستید: لئو‌ناردو داوینچی مخترع قیچی بود، همچنین 10 سال طول کشید تا لب‌های مونالیزا را نقاشی کند.
آیا می‌دانستید: وقتی پاهایت‌ را آرام بالا بیاوری و به پشت بخوابی، در ماسه فرو نمی‌روی.
آیا می‌دانستید: پشه‌کش‌ها پشه را نابود نمی‌کنند، بلکه تو را مخفی می‌کنند! آن‌ها حس پشه‌ها را از کار می‌اندازند، بنابراین پشه‌ها نمی‌توانند بفهمند که تو کجایی!
آیا می‌دانستید: دندانپزشک‌ها توصیه می‌کنند که زمان مسواک زدن، تا 6 قدم از توالت دور شوید تا از ورود ذرات معلّق که بوسیله هوا منتقل می‌شوند، در هنگام شستشوی دهان، جلوگیری شود.
آیا می‌دانستید: اکثر افراد در کمتر از 7 دقیقه خوابشان می‌برد!
آیا می‌دانستید: 56% افرادی که دست چپ هستند، تایپیستند.
آیا می‌دانستید: غیر ممکن است که بتوانی با چشمان باز، عطسه کنی!
آیا می‌دانستید: ما در طول زندگی‌مان، 18 کیلو پوست می‌اندازیم.
آیا می‌دانستید: رنگ مورد علاقه 80% از آمریکایی‌ها، آبی می‌باشد!!
آیا می‌دانستید: اگر می‌خواهی از آرواره یک تمساح جان سالم به در ببری، انگشت‌هایت را در چشمانش فرو کن. فورا به ‌شما اجازه می‌دهد که فرار کنی!
آیا می‌دانستید: وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان می‌دهد، یعنی «باشه»!
آیا می‌دانستید: در این دنیا تعداد جوجه‌ها از آدم‌ها بیشتر است.
آیا می‌دانستید: یکی از شگفتی‌های ریاضی این است‌ که وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب کنی، جواب خواهد شد؛ 12345678987654321
آیا می‌دانستید: «گربه» تنها حیوان خانگی هست که در کتاب مقدس به آن اشاره‌ای نشده است.
آیا می‌دانستید: نوارهای لاستیکی خیلی طول می‌کشد تا سرد شوند.
آیا می‌دانستید: «یویو» اولین بار به عنوان یک سلاح در فیلیپین استفاده می‌شد!
آیا می‌دانستید: شهر مکزیک هر سال 25.5 سانتیمتر، نشست می‌کند.
آیا می‌دانستید: مغز در هنگام خواب فعال‌تر از وقتی‌ است که تلویزیون می‌بینید.
آیا می‌دانستید: ناخن انگشت وسط زودتر از ناخن انگشت شصت، رشد می‌کند.
آیا می‌دانستید: در واشنگتن‌ بیشتر از مردمانش، تلفن وجود دارد.
آیا می‌دانستید: یک سوسک حمام می‌تواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.
آیا می‌دانستید: یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون بیاورد.
آیا می‌دانستید: حلزون می‌تواند 3 سال بخوابد.
آیا می‌دانستید: به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ!
آیا می‌دانستید:‌ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ‌وقت تمام نخواهد شد.
آیا می‌دانستید: خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفه‌جویی کند.
آیا می‌دانستید: ملت آمریکا به طور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا می‌خورند.
آیا می‌دانستید: چشم‌های شتر مرغ از مغزش بزرگتر است.
آیا می‌دانستید:‌ بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد میشوند. کشکک‌ها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر می‌شوند.
آیا می‌دانستید: پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند.
آیا می‌دانستید: گربه‌‌ها می‌توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگ‌ها کمتر از 10 تا!
آیا می‌دانستید: ادرار گربه زیر نور سیاه می‌درخشد.
آیا می‌دانستید: تعداد چینی‌هایی که انگلیسی بلدند، از تعداد آمریکایی‌هایی که انگلیسی بلدند، بیشتر است!!
آیا می‌دانستید: دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند.
آیا می‌دانستید: فیل‌ها تنها حیواناتی هستند که نمی‌توانند بپرند.
آیا می‌دانستید: فوریه 1865 تنها زمانی بود که ماه کامل نشد.
آیا می‌دانستید: اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می‌شود.
آیا می‌دانستید: اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده‌اید.
آیا می‌دانستید: در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را می‌کندند حتی ابروها و موژه‌ها.
آیا می‌دانستید: کوتاه‌ترین جنگ در تاریخ در سال 1896 بین زانزیبار و انگلستان رخ داد که 38 دقیقه طول کشید.
آیا می‌دانستید: در 4000 سال گذشته هیچ حیوان جدیدی رام نشده است.
آیا می‌دانستید: تعداد انسان‌هایی که به وسیله خر کشته می‌شوند، از انسان‌هایی که در سانحه هوایی می‌میرند بیشتر است.
آیا می‌دانستید: چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند

  

یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نا مه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود: نامه ای به خدا 
 

http://www.trendlines.com/images/pics/envelope1.jpg


با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:

خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد.دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم.یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم.تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن.
 
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند.در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند.
 
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند.عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت.تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود: نامه  ای به خدا !
 
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود:

خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده وروز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی...
 
 البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند.


  

قابل توجه کلیه دوستان عزیزوارجمند

منبعدشمامیتوانیدکلیه مطالب این وبلاگ را برروی وبلاگ زیر استفاده کنید

http://iranava.parsiblog.com/


  
دورکعت ناله سرخ به نیت عاشورا
دکترعلیرضا باوندیان
                                                           
 
گفتم به ماه چراقامتت خم است؟
نالیدوگفت که ماه محرم است
فرشتگان ِ سپیده پوش خداوندهمه به اذن اودربرابرِساحت ربوبی اش سرِتسلیم فرودآورده بودند. و چون پروردگاربه فرشتگان گفت من در زمین جانشینى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در زمین کسى را مى‏گمارى که فساد انگیزد وخونها بریزد ؛ حال آنکه ما با ستایش تو تنزیه ات مى‏کنیم و به تقدیست مى‏پردازیم . وخداوندفرمود:
 من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید![1]
براستی فرشتگان نمی دانستندکه روزگاری انسان درمراتب ِعبودیت خودبه بلندایی می رسدکه جبرییلِ امین ،توان پروازتابه آن ساحت رانداردواگرسرِمویی فراترپروازکندفروغ تجلی پرِ پروازش راخواهدسوخت. همه فرشتگانی که درصبح الست سربه آستان پذیرش فرمانش ساییدنددرظهرعاشورا، درآن گودال رفیع دیدندکه انسان دراوج سماواتی اش تابه چه پایه ای ازرفعت می تواندبرسد.فرشتگان درآن نیمروز گرم ِعاشقانه،طرفه آهنگ ودرنگی رادیدندوبه گوش جان نغمه ای را شنیدندکه هنوزدرک بشری ازفهم همه گوشه های آن ناتوان است.حسین (ع) ازحقیقتی جانانه وعاشقانه دفاع کردکه تاقیامت همه دیوان های شهامت ورشادت انسانی عاجزازسرایش آنند.
 
این جاعاشوراست وهفتادودوشیعه ، تکامل آسمان راورق می زنند.کودکانی ازجنس بلوغ تاریخ که رجزخوانی عبدودرابه زیرمی کشند.این جاکودکی نیست که به به گریه نشسته باشدوآب رابهانه کند.هرکودکی که به کربلارسیده باشدبالغ است وآن قدرعاشقانه تشنه است که بی زره ازاسب بالامی رودوبردست های امامت آیه های خداراتلاوت می کند.این علی اصغراست که شش ماهه تمام هستی راطی کردوازپله های عروج تاقله شهادت ، بلوغ زمان رااندازه گرفت.
علی اصغر، سربازی است ازجنس امامت وشهیدی است که زمان رادرشتاب ثانیه هامجذوب کرده است. علی اصغر، شتاب حضوری است که پستان شهادت رانوشیده است ومی داندکه امروزروزی است که ثانیه هایش تاعرش امتدادمی یابد.باپای امامت به میدان می آید.به حرمله می نگرد.خورشیدازسپیدی گردنش روسیاه است. چه کودک سرافرازی!آن سوتر، لشکری ازجنس یزید، وقاحت بنی امیه راپایکوبی می کند.شرم ازنیزه هاسرازیرمی شود.این جاکودکی دربرابرلشکری ایستاده است.   
روزعاشورا، روزشرمگینی ملائک بودازبانگ اعتراضی که برآفرینش انسان زده بودند.حاصل ندیدن آن نیمه الهی. ونه تنهابرای فرشتگان که برای همه عقل های محقر.
تاپیش ازعاشورا،آب ، انتهای عطش بوداماازعاشورابه این سو خودمبتلای عطش شد. اینک فرات شیون شرمش راهروله می کندکه چرادراجابت هل من ناصرکعبه زخم ، احرام موج نپوشیدوسیلابی مست نشدتادرطواف حریم عطش، رقصی تندکند. ازآن غدیرخون گرفته ، وقتی سرخ ترین ستاره علقمه – عباس- دستهایش رابردف اخلاص بارید تاموسیقی جشن ولایت ، عاشقانه ترین زمزمه همه آبهای جهان گردد.فریادِهیهات من الذله قافله سالارکاروان عشق هنوزدردشتستان ِ تاریخ طنین اندازاست. تاقیامت هرسنگی که مظلومی اززمین برگیردتابه جانب دشمن زندبی شک دربن ِ آن خوی وخون حسین می جوشد.تاقیامت همه باغستان های بلیغ انسانی ، مدیحه سرای همتی هستندکه سالارشهیدان ِدوعالم ازخویشتن خویش بروزداد.
 پس عاشورا، نه یک روزکه همه تاریخ است.عاشورافرهنگ نابی است که آن به آن می وزدتامردگان مقهورزیب وزینت دنیارابه زنده شدن صلادهدکه هان ای غافلان حقیقت به پاخیزیدکه:
عمراین چندروزفانی نیست
 مرگ پایان زندگانی نیست
کسانی که آینه دلشان لکه های تارداردوغباردارد، کسانی که یزیدمآبانه دل به متاع نازل دنیاخوش کرده اندوطاعت خودرابه وسوسه شیطان رجیم برسرِبازارمعاصی به دارمی کشند، کسانی که بازیچه های این جهانی راهمه حقیقت پنداشته اند نمی توانندآهنگی راکه ازعاشورابه سوی تاریخ انسان می خرامدفهم کنند:
آهنگی ازوصال تومی آیدم به گوش
چون موجهای خاطره زیباودلنواز
خدایاقلبم به شدت می زندوشوق حضورکسی مرابه جانب خویش – بی تشویش- دعوت می کند.چشم هایم رامی گشایم وبه مطلع بیتی ازصبح می اندیشم که ازجسارت شب – بی مهابا- بگذردونگاهم رابه تماشابنشیند. رویایی درمن می روید.جهانی تازه درمن متولدمی شودومن به ابتدای مظلومیت می رسم.
من باطفلان مسلم گم شدم وهمه کوچه های کوفه راچرخیدم.کوچه هایی که به اندازه یک مردبزرگ نبودوگرنه مسلم رادرخودجای می داد. چه کوچه های بن بستی .ای کاش هیچ دری به این کوچه هابازنشودوهیچ کودکی دراین کوچه های پست به دنبال خودنگردد.
این دوطفل چشم های زمینندکه به دنبال روزنه ای ازخورشیدآمده اندتاتنورکائنات راسرخ سرخ کنند.
درکوچه های کوفه بنویسیم که : کودکان شیعه راسن وسال نیست؛ زیراکودک درقاموس ماکسی است که یاحسین نگفته باشد. این دوکودک، نه دومرد، بلکه این دوخط موازی رسالت حسین اندکه ازمدینه تامکه ، ازمکه تاکوفه وازکوفه تاکربلاادامه می یابد. درکربلاکودکی نیست که بلوغ رانفهمیده باشدوگرنه ازگریززمان گریزی نیست.
 شوق ، بودنم رامی باردوابری کنجکاو،کشتزارگونه ام راخیس می کند. درانتظاربارش رعدی هستم که بیایدودرونم رابه آتش کشد ومن شوق ِورودش رابه انتظارمی نشینم.من به ابتدای مظلومیت رسیدم. به مکانی که محراب سجده ای راتمام کردکه سرآغازامامت شیعه بود.شرم ، شدت ننگی است که کوفه رادرآغوش کشیده است وچاه، قله ای است بغض آلودکه درگلوی زمین فرومی رودوگریه ، فاجعه مردی است که نخلستان رایتیم گفتگوهای رازآلوده خویش می کند. من به تولدی رسیدم که علی بازوی آفرینش آن بودوحسین ، اسم اعظمی که دروسعت عاشورایی اش زمین رامتبرک کرد.عاشورا،چکیده هستی است وروزی است که آفرینش به تکامل رسیدوگل داد.
شوق حضورکسی مراصدامی دهد: شوق ،کلمه ای است که شدت راتوضیح می دهد،بی قراری رادردلش می پروراند، فریادراحالت می دهدوخون راگردشی ازجنون می بخشد. به خودم بازمی گردم تاغربت غباری راکه سالهامراازمن پنهان کرده است کنارزنم :
شوق دیدارتوچندی است که درمن مرده است
خاطرم ازنفس زخمی خودآزرده است
شوق، همان دغدغه پرشکوهی است که خداوندخاصان راهش رابه آن مبتلامی سازدوگردبادی است که فاصله خاک تاافلاک رامی چرخدواجابتی است که دل شیعه راپرمی کند. اگرهیجان می لرزاند، احساس فوران می کند، عشق می سوزاند، شورترانه می خواند، شوق کلمه ای است که عاشورا ی حسین راهزارساله می کند. شوق، حالتی است که عباس درپریشانی ِچشمانش پلک می زند.شوق، شیعه ای است که می میردومردنی است که تمام نمی شود.شوق، آسمانی است که ستاره هایش مردانگی خورشیدرافراموش نمی کنند.شوق ، بغضی است که هفتادودوباربودنش راشیعه می شود.
من ازپرِماه ، پروازی راسراغ دارم که غرورهیچ پلنگی راجریحه دارنکرد. بیاییدشهیدشویم وآنقدرآب راتکرارکنیم تافرات به اندازه لبهایمان کوچک شود.
بیایید به مدد عشق ، آرزوی نوشیدن رابرای همیشه دل فرات بگذاریم.
من جوانه خواهم زداگرتیغ چون باران ستاره برمن ببارد.من یقین دارم که اگربراستی به ضیافت ِسرخ اشک حسینی برسم به زیبایی خواهم رسیدوهمه ذرات وجودم گرم ازآهنگی خدایی می شود.اگربه زیبایی برسم به سرزمین شیعیان ِگل سرخ خواهم رسید.دراین سرزمین که خاکش راتاریخ توتیای دیده خودساخت همه جادارالشفاء است.معلمی داردبه نام حسین(ع).راه غریب وقریبی دارد.درمدرسه پرشوق اوتنهایک درس رامی آموزند: سوختن! دراین جابه همگان نشان می دهندکه دارالشفای حسین اعجازعجیبی داردوآن این است که بایدازراه مسلخ به منزل رسید.
خیمه هابالامی روندوعمودهاسینه خیمه هاراصبورمی کنند. زمین شورطوفانی رابه دنبال می کشد که نینواآن راحماسه کرد.جدال آغازمی شودومردانی شوقمند، شعله شعله می رقصند. همان شمشیرهای اندک ِ اولیاءشوق ، ترانه های ِملکوت می خوانند.ترانه هایی که جبرییل حسادتش رابه دل می پروراند. شوق ، گلوی کوچکی است که درآستانه تاریخ می ایستدوخون ، همان حاشیه ای است که علی اصغربرمتن ِخلقت می نگارد. حالاترجمه همه فریادهازینبی می شود. برای همین است که کلمات رابه آتش می کشد.
خاک می خنددوافق ایستاده برغروب به حماسه ای می اندیشدکه بارویاسرزمینش راازآن سوی عشق می آورد. غباری برمی خیزدوصدایی نامفهوم ازمناره بادزمزمه می شودومن به پیامبری می اندیشم که خداوند،امت او راهفتادودوبارآفریدوعشق ، آفرینش شگرفی است که زمین رالایق خداوندمی کند.
درکوره عاشورایی ملتهب اززخم بودکه انسانهایی خاکی تامبدل شدن به تندیس های جاویدان عشق وجنون ، جانانه گداختند.عشقی که جاذبه اش تاانتهای زمان – ازساده ترین آدمیان – اسوه های جانبازی وحق طلبی می سازد. وجنونی که جوششی درجزرومدِرگ های گشوده هفتادودوخورشیددرنینوامنتشرمی سازد وتاهمیشه تاریخ هرجرعه ای ازآن سیلاب است که سیاهی ستم رادرتلاطم خود- باهمه قدرت – غرقه می کند.
مگرمی شودگلزاری ازبهشت –علی اکبر- درنمازشبش عطرصدای رسول الله بپراکندوتاروپودِتاریخ ازاین ترنم ملکوتی معطرنشود؟  
گیاهی عجیب سرتاسرزمین رامی پیچدوهمه آبهای جهان به آخرمی رسد.آنگاه تشنگی حرف اولی است که کربلاآن رامی شناسد. من جریان نگاهم رابه رگهایی هدیه دادم که درانقباض عشق ، الفبای عروج راترانه می کند. انسان ، جزیره ای است که جبرییل برخاکش سجده می کندآنگاه که شهادت گنجینه دل ِاین خاک باشد. ودرودبرحسین( ع) ناخدایی که ازآبهای شهودگذشت تاناوگانش درساحل آرامش عشق پهلوبگیرد.
عَلم درکربلانشانه لشکری است که حج نیمه تمام رامُحرِم است.لشکری که کعبه راباخودبه هرسومی بردکه هرجانمازکنی قبله ات باشد.علم ، نشانه ای ازخانه اوست که هفتادودوتن آن راطواف می کنند.علم درکربلا، نشانه عشق است: عشقی که ازدستهای منتشرتاگلویی شش ماهه وسعت دارد.علم درکربلا نردبانی است که اززمین تاآسمان وسعت داردوپله پله هایش راشمشیربسته اند.
این جاعاشوراست وزمان درمکانی متوقف شده است که طفلان ِآن رابزرگ نامیده اند.صبح ازصدای خنده کودکان تاشیون اسب های بی سوارامتدادمی یابدوظهرکسی نیست که اذان تشیع رازمزمه نکرده باشد: چه کودکان بزرگی درگهواره آسمان می چرخندوکهکشان راه شیری راپرنورمی کنند.
علقمه، طنطنه ابری است که آسمان راسروده وخاک ، معشوقه تشنه ای است که قلبش آرامگاه همه عاشقان دنیاست.
من شعله ای رادیدم که ایستاده به مردی خیره شده بودکه ازمتن صبح می آمدوخورشیدعریانی اش راباجامه ای ازآتش می پوشاند. من شانه هاراشرمنده دستی می دانم که خداوندآن رافشرده است.عشق ، زمینی است که اسارت رافریادمی زندوسکوت عصمتش راجریحه دارمی کند. عشق ، همان گدازه ای است که تاریخ درکربلامی ریزد. عشق ، حسینی است که هفتادودوبارشهید وهزاران هزارباردرحافظه تاریخ متولدمی شود.
عشق ، علمداری است که آسمان بردوش، همه نینواراطی می کند.سوگندبرسکوت وسوگندبرغزل که هرگزمعنایی به زیبایی حسین برای عشق نیافتم.
روحم تکه تکه می شودوسایه هامراتلاوت می کنند.سقف های ازلی برسرم آوارمی شوندومنظومه ای ازغروروخاک وعشق گرداگردقلبم می چرخند. عاطفه ام رابه تمام آبهای جهان می دهم وموسیقی قبیله آتش رازمزمه می کنم.
دلم هوای کوهستانی راکرده است بدون کوه! کربلا، کوهستانی است که قله آن عمودبرافق خوابیده است وهوای جغرافیای آن جاسرزمین بهشت رامتجلی می کند.
چگونه ای آسمان دیدی که نیزه هاسربریده خورشیدراهلهله کردندوتودرهم نپیچیدی؟ چگونه ای آسمان شاهدبودی که گیسوان ماه درآن عصرکبودازکوفیان درمعرض چشمان تماشاپریشان شدوغیرت مچاله ات نکرد؟ببارای آسمان که توصیف شرمساری واژه هارابه سکوت می کشد.باران چه خوب عقده گشایی می کندازبغض مداوت که اگرنبودباران، تاکنون درچرخش ایام ، تکرارخاطره آن میقات خون، عاشورابه عاشورا،آسمان رامی تکاند.
هنوزآسمان ، شرمگینی استنکاف بارامانت راکمرراست نکرده بودکه درشرمی تازه شناورشد: شرم ازپاشیده شدن تشنگی ازخون برچهره اش، خون گلو، گلوی کوچکترین عاشق، حنجره ای شش ماهه که درسکوتی تندازترنم تلاوت سوره زخم، ترشدودراجابت میخانه ترین آغوش، شرابی رابه ذائقه ریخت که حتی جرعه ای ازآن نصیب مقرب ترین فرشتگان نشده است.
چه آورده ای ای ذوالجناح ؟
ای فرس باتوچه رخداده که رخ باخته ای
مگراین گونه که ماتی توشه انداخته ای ؟
چه آورده ای به جزشرمی نجیب که دستانی کوچک آن راازیال های طوفان زده ات می تکاند؟ ذوالجناح چراتنهاآمده ای؟ کجاست صاحب آن لبانی که دراهتزازشان ملکوتی ازهجاهانازل می شود؟ گریه ، نجابت پلکهایت رابیشترمی کند.چیزی نگوکه مسیرنگاهت قتلگاه رامویه می کندورنگین کمانی اززخم ، شیهه ات رابه تلاطم می  کشدوقامت تیغ، خمیده ازتحمل شرمی است که درجشن خطوط متواترشمشیر، خلعتی ازعبوربرتن کرد.
زهی جسارتت ای تیغ درگذشتن ازحنجره های لبالب ازعطش زخم. بگوکه جهش عارفانه ومومنانه خون درمعبدِرگ، باتوچه کرد؟ ای خمیده قامت امروزشرمساری راغلاف کن تازمانی که شقایق های مستجاب ازکمرکش انتظاربیدارشوندوبه انتظارصدایی،موعودعالم راتفسیرکنند.آن روز، دستی سبز، شرمساری ات رادرسرخ ترین خون کوفی ترین گردنکشان زمین خواهدتکاند.  
   ... حالاآفتاب به میانه آسمان رسیده است وعاشوراشرجی غرورم راخیس می کندوحماسه ، حوصله ای است که دلداری ام می دهد.حالامی خواهم خطاب به همه آسمانهابنویسم که من بزرگ قبیله آتشم.همنشین طوفان. همزادموج .همرکاب دشت.هم طاقت زخم. حسین برادرمن است وشیعه دستی است که دست مرابه دست اهل بیت می رساند.

1- وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُون/ بقره 29َ

  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ